بی شک یکی از قلل هشت هزارمتری صنعت عطرسازیه این عطر.
اوپنینگ این عطر مثل بیرون اومدن ققنوس از دل خاکستر هست.
نمونه ی عطرسرایی شباهت بسیار بالایی به نسخه ی اورجینال داره. در خریدش شک نکنید.

هر عطری یک داستانی در دل خودش داره، که بعد از پوشیدنش وقتی چشماتو ببندی تصویرش جلو چشمات ظاهر میشه. تراژدی آف لورد جورج تصویر یک مرد مدرن در میان ساختمان های آسمان خراش نیست. تصویر مردی تنهاست در دل جنگل که در انتهای روز کپه ای هیزم از چوب درختان معطر آتیش زده و نم نم بارون روی اون آتیش در حال باریدن هست.

من تجربه ی خودمو از سمپل عطرسرا اینجا قرار میدم، در یک شب پاییزی در هوایی خنک با رطوبت کم هفت پاف از این سمپل رو روی لباسم اسپری کردم. ابتدای کار تا حدود ده دقیقه این عطر مثل یک غنچه ی باز نشده میمونه و پس از ده دقیقه شروع به باز شدن می‌کنه و پس از نیم ساعت به اوج زیبایی خودش میرسه. بوی ترش مرکباتی از همون لحظات ابتدایی پوشیدن این عطر احساس میشه. توصیف بوی غالبی که از این عطر گرفتم مثل بوی له کردن برگ های لیموی وحشی تو دست هست.